امشب ای ماه ...

شباهنگام ؛ به آسمان نگاه کن ...

امشب ای ماه ...

شباهنگام ؛ به آسمان نگاه کن ...

امشب ای ماه ...

حرف هایی هست که باید زده بشه حرف هایی هم هست که باید شنیده بشه اما ... آرام ،‌همچون نجوا...

و اما اولین و مهمترین نجوا : هرگونه کپی برداری از مطالب "‌ نجوای ماه " بدون ذکر منبع و نویسنده هم ناراحتی و پیگیرد قانونی در این عالم را در پی دارد و هم در سرای باقی ...

نجوای هجدهم : جانم می رود ...

چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۴۵ ب.ظ

سلام

24 شهریور ،‌ ساعت 9 صبح ،‌ برای همیشه جانان من ، جانِ من رفت .

کسی که بودنش برای من بزرگترین پناه و دل گرمی بود .

کسی که بعد از رفتنش همه دنیا جلوی من یه تنه ایستاد ... تازه اون موقع بود که معنی خیلی چیزا رو فهمیدم .خیلی از حرف ها ... نگاه ها ... لحن ها ...

کسی که چه باشه چه نباشه ،‌ آسمون زندگیه منه .

از افق تا افق ،‌بالا سرت آسمون خداست و تَه نداره

آخر نداره

پایان نداره

برای منم تو هیچ وقتِ هیچ وقت ؛

نه تموم میشی

نه پایان می پذیری

و نه به انتها می رسی


آسمون زندگیم ! جات همیشه بالای سَرَمه .

از ساعت 9 صبح 24 شهریور اون سال ها ،

من

خود

به چشم خویشتن

دیدم

که

جانم

می رود



امضا :‌بانو

۹۵/۰۶/۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
بانوی ماه

نظرات  (۳)

وبلاگتون خیلی خوبه
سلام
خیلی دلم میخواست بدونم چه اتفاقی براتون افتاده تا بیشتر باهاتون صحبت کنم
ان شاالله که برگرده


http://daynasor.ir/
ای کاروان آهسته ران کآرام جانم میرود...
+سلام
پاسخ:
سلام ...
آن دل که با خود داشتم با دلستانم می رود ...
زیباترین شعر سعدی 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی