نجوای بیست و پنجم : دانه های انار
پنجشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۳۱ ب.ظ
سلام .
نمیشه وقتی دونه های انار رو اینطور مرتب کنار هم چفتشون کرده باشی ، پیکره دل منو به امون آدمای دنیا رها کرده باشی .
کاش همه می دونستن که این اشکایی که از چشام سرازیره ، فقط اشک نیست ... تیکه تیکه دل شکستمه ... مثل ظرف چینی ، هزار تیکه شده و هر تیکه هزار بغض و غصه است ... باور کن که اسم دیگه ی اشک ، کنج دله ... تا کنج دلت نلرزه ، نترسه راه فرار رو پیدا نمی کنه ... کنج دل وقتی شک کنه ، می لرزه . وقتی نامحرم اومده باشه ، می ترسه ... دونه دونه انار دلتون شیرین و یکدل ...
امضا : بانو
۹۵/۰۸/۱۳