امشب ای ماه ...

شباهنگام ؛ به آسمان نگاه کن ...

امشب ای ماه ...

شباهنگام ؛ به آسمان نگاه کن ...

امشب ای ماه ...

حرف هایی هست که باید زده بشه حرف هایی هم هست که باید شنیده بشه اما ... آرام ،‌همچون نجوا...

و اما اولین و مهمترین نجوا : هرگونه کپی برداری از مطالب "‌ نجوای ماه " بدون ذکر منبع و نویسنده هم ناراحتی و پیگیرد قانونی در این عالم را در پی دارد و هم در سرای باقی ...

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

 " سلام .

بیا که خیلی وقته منتظرتم . " *


سلام .

حتم دارم وقتی عباس این حرفو دم گوشت زده ، دلت برای شنیدن صداش و دیدن دوباره چشم هاش پر کشید .

صدیقه حکمت به جانان  جانانش رسید ... همش یه صحبت از ایشون جلوی چشمای دلمه و هی بهم تلنگر می زنه . وقتی از خاطرات شهید بابایی صحبت می کردن و روزهای بدون او ، می گفتند که بعد از گذشت این همه سال نشده که حتی یک شب ، شباهنگام ، موقع خواب ،بالشتم خیس نشده باشه .


بالاخره خودت هم مثل عباس رفتی پیش خدا ... سلام . پرواز خوش گذشت


* این صحبت به گمان من ،‌شاید اولین حرف شهید عباس بابایی به همسرش باشد ؛‌ وقتی که از زمین پر کشید



امضا : بانو


بانوی ماه
۰۴ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر